رهامرهام، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

تولد آشنايي

***خرید لباس عید ***

بابا مهدی و مامان ژیلا لباسهای عید منو زودتر خریدن تا شلوغی نزدیکی های عید رو زیاد نبینن(هر چند الان هم هی میرن بازار و خرید می کنن...من رو هم گاهی نمیبرن...) من همه لباس هامو هی از تو کمدم در میارم و می پوشم.مخصوصا کفشامو خیلی دوست دارم... وقتی هم بهم میگن رهام اونا کفشای عیدته الان نپوش میگم : نه اینا مبارکیه.... (چون هروقت میپوشم همه میگن مبارکه رهام...منم فکر میکنم اسمش مبارکیه نه عیدی!!!!)   ...
3 اسفند 1391

***تولد مامان***l

سلام به همه دوستای خوبم روز تولد مامان رفتیم کیک و شمع و فشفشه خریدیم.البته اینا رو بیشتر واسه من خریدن... هروقت مامان جونم می گفت فردا تولد مامان ژیلا هستش من می گفتم "نه خیر تولد آقا رهامه...." خلاصه اونشب به هممون خیلی خوش گذشت...شمع ها رو هم که من فوت کردم!!! از فرداش تا چند روز هروقت غروب میومدیم خونه خودمون, می گفتم: "بازم بریم تولد بخریم " ...
15 بهمن 1391
1